جدول جو
جدول جو

معنی گوه بین - جستجوی لغت در جدول جو

گوه بین
(نِ)
بینندۀ گوه، کسی که نگهبانی میکند از فرناک و آنجا را پاک و پاکیزه می نماید، (فرهنگ شعوری ج 2 ص 325) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گوهربیز
تصویر گوهربیز
گوهرافشان، گوهرریز
فرهنگ فارسی عمید
عدسی کوچک که چیزهای ریز در زیر آن درشت دیده می شود و برای خواندن خط های ریز و دیدن برخی چیزهای ریز به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گله بان
تصویر گله بان
شبان، چوپان، نگهبان گله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کوته بین
تصویر کوته بین
کوتاه بین، تنگ چشم، نظر تنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
ویژگی کسی که به جنبه های مثبت امور می نگرد، امیدوار
فرهنگ فارسی عمید
(چَ / چِ هارْ)
بینندۀ گوهر. گوهرشناس. مجازاً که نیک را از بد تمیز دهد:
عیب تست ار چشم گوهربین نداری ورنه ما
هریک اندر بحر معنی گوهر یکدانه ایم.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از گوش چین
تصویر گوش چین
آنکه هر چه بشنود پیش دیگران باز گوید
فرهنگ لغت هوشیار
آلکالوئیدهای حاصل اردرخت یوهمبه که دارای اثرتقویت دهنده قوه باء است و از این جهت همراه با موادی که خواص مشابه دارند. نظیر فسفوردوزنک واستریکنین مصرف میشود. مصرف این آلکالوئید درموارد عدم توانایی حاصل ازضعف اعصاب توصیه شده است و بعلاوه بازکننده خون قاعدگی وکم کننده فشارخون است یوهمبین درمصارف داخلی روزانه بمقدار 5 تا 10 میلی گرم مصرف میشود حداکثر مصرف آن بصورت کلریدرات 10 گرم (10 میلی گرم) در یک دفعه و 02 گرم (20 میلی گرم) در 24 ساعت است
فرهنگ لغت هوشیار
بیننده گوهر، گوهر شناس جواهر شناس، آنکه نیک را از بد تمیز دهد (ایهام بدو معنی اخیر) : عیب تست ار چشم گوهر بین نداری ورنه ما هر یک اندر بحر معنی گوهر یکدانه ایم. (سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوهرچین
تصویر گوهرچین
چیننده گوهر بر گزیننده جواهر، برگزیننده کلمات فصیح و نغز
فرهنگ لغت هوشیار
دشنامی است گه بریش: درم آمد علاج عشق درم گوه ریشا، چه سود از این و از آن. (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار
بیننده گوهر، گوهر شناس جواهر شناس، آنکه نیک را از بد تمیز دهد (ایهام بدو معنی اخیر) : عیب تست ار چشم گوهر بین نداری ورنه ما هر یک اندر بحر معنی گوهر یکدانه ایم. (سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوهر بینی
تصویر گوهر بینی
دیدن گوهر، گوهر شناس جواهر شناس، تمیز نیک از بد
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه یا آنچه گوهر بیزد، ابر (قطرات باران بگوهر تشبیه شده) : بگردون تیره ابری بامدادن برشد از دریا جواهر خیز و گوهر ریز و گوهر بیزو گوهر زا (قاآنی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گله بان
تصویر گله بان
نگهبان گله و شبان
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه بنظر نیک در امور مینگرد مقابل بد بین، آنکه جهان آفرینش را پر از لطف و صفا می بیند مقابل بد بین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خود بین
تصویر خود بین
خود خواه، مغرور
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه دور را بیند مقابل نزدیک بین، چشمی که دور را بیند مقابل نزدیک بین، عاقبت اندیش، دستگاهی که برای رویت اجسام دور (رصد کردن ستارگان یا رویت مناظر زمین) بکار رود. یا دور بین عکاسی دستگاهی که برای ایجاد تصویر واضح از شی یا شخص بکار رود. کلیه دستگاههای عکس برداری مشتملند بر: عدسی که تصویر را تشکیل میدهد، اطاق تاریک که عدسی در آن نصب شده، شاسی یا قرقره های فیلم که صفحه حساس روی آن قرار گیرد، دریچه نور که برای تنظیم و تغییر زمان عکس برداری بکار میرود، پایه که دستگاه روی آن بطور ثابت نصب میشود. یا دوربین نجومی دوربین آسمانی دستگاهی است که برای مشاهده اجرام فلکی و ستارگان آسمان بکار میرود. یا عینک دوربین عینکی که بوسیله آن نقاط نسبتا دور واضح دیده شود
فرهنگ لغت هوشیار
عدسی از شیشه یا بلور محدب السطحین که برای بزرگ نمودن اشیا خرد و ریزه بکار میرود و تصویر حاصله بزرگتر از خود شیئی است
فرهنگ لغت هوشیار
تنگ نظر تنگ چشم: زلف جانان را چه نسبت با حیات جاودان ک حیف باشد این قدر کوتاه بین باشد کسی. (صائب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
کسی که به سرنوشت و پیش آمدها بدگمان نباشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ذره بین
تصویر ذره بین
عدسی شیشه ای یا بلوری، که دو سطح آن محدب است و چیزهای ریز را بزرگ نشان دهد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ذره بین
تصویر ذره بین
ریزه بین، ریزبین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گوهرچین
تصویر گوهرچین
غواص
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
Sanguine
دیکشنری فارسی به انگلیسی
گم شدن، ناپیدا شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
жизнерадостный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
zuversichtlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
оптимістичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
optymistyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
乐观的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
otimista
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
ottimista
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
optimista
دیکشنری فارسی به اسپانیایی